جهاد اقتصادی

جهاد اقتصادی چیزی نیست که تمام شدنی باشد. مقام معظم رهبری

رزق و روزی

   رزق 2: ارتباط رزق با انفاق

در یادداشت شفاهی قبل مبانی و مبادی رزق و چگونگی اعطاء رزق در منظومه آیات و روایات تبیین شد، لازم است اثر بعدی این رزق یعنی «انفاق» تبیین گردد، و اینکه اصولا چرا بایستی هر فرد انفاق دهد؟ 

البته باز هم این نکته ضروری است که انفاق مصادیق متعددی دارد که یکی از مصادیق آن مال است. از مصادیق دیگر آن می توان به «دانش» و «نیروی جوانی» اشاره کرد. چرا که دانش و نیروی جوانی از مصادیق  نعمت های الهی اند و انفاق واجب و مستحبی آن ها، در اسلام تاکید شده و از آن به «زکات» تعبیر شده است. این حدیث از پیامبر اسلام مشهور است که هر چیزی زکات دارد و زکات دانش و علم، نشر و انتشار آن در جامعه است.

لذا همگان بایستی از خود بیرون بیایند و بجای فردی اندیشیدن، اجتماعی بیاندیشند. و تمامی تلاش های آن ها دارای دو بعد باشد فردی و اجتماعی، اگر فردی ثروتمند است، بایستی در جهت ثروتمند شدن جامعه خود نیز تلاش نماید، اگر فردی نیرومند است و یا فردی دانشمند است وظیفه او اعتلای او با توجه به نعمت های الهی است که خداوند به وی اعطاء نموده و او موظف است با در نظر گرفتن نفع اجتماعی ابتدا به سوی اجتماع بیاید.این اصل عامل ارتقاء، تعالی و فلاح جامعه اسلامی است نه اینکه انسان ها خود محوری و نفع شخصی و لذت گرایی را اساس زندگی خود قرار دهند و به محیط اطراف بی اعتنا باشند.

اموال از آن خداست

با توجه به مقدمه بیان شده قبلا از ورود به مقوله انفاق به بحث "مال" می پردازیم

اموال  از ما نیست خدا داده و حساب دارد. زمان تولد نداشته‌ایم و بعد هم نخواهیم داشت ما امین هستیم، مانند رئیس بانک و یا کارمند شاید روزی چند میلیون می‌دهد و یا می‌گیرد نه آن زمان که می‌گیرد خوشحال و نه آن روزی که می‌دهد ناراحت است.

اعتقاد به اینکه اموال از خداوند و ما امین هستیم باعث می شودکه مثلا اگر به فردی بگوییم  پولت را بده، برایش سخت است. و یک وقت می‌گوئیم پولی که پیش تو به امانت دارم بده آن وقت راحت است. سلیمان علیه السلام فرمود: «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنی‏ أَ أَشْکُر ُ‌ام أَکْفُرُ»(نمل/40)

خداوند اعطاء نمود تا «لِیَبْلُوَنی‏» برای آزمایش داده است  «أ أشْکُرُ ‌أم أکْفُرُ» شکر می‌کنی یا کفران می‌ورزی شکر واقعی هم به زبان نیست بلکه آن است که مال را در محل خود مصرف کنید

حسابرسی از مال

 همچنین داریم که: «وَ اللَّهُ سَائِلُکُمْ عَنْ ذَلِکَ»2 معتقد باشیم فردای قیامت بازخواست می‌کنند. روایت داریم فردای قیامت از چند چیز سوال می‌کنند:
 
یکی آن که این است که مال را از کجا آورده ای؟

کسی که(در راه خدا) انفاق نمی‌کند، اعتقاد دارد که «یَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ» همزه/3 فکر می‌کند پول او را خوشبخت خواهد کرد و جاودانه «أَرَضیتُمْ بِالْحَیاةِ الدُّنْیا مِنَ الْآخِرَةِ» توبه/38 تو به دنیا راضی شدی. مثال فردی است که به یک آدامس و شکلات خوشحال می شود، تو خلیفه خدا هستی، و تمام فرشته‌ها به آدم سجده کردند، و تو به اسکناس سجده می‌کنی؟ ابر و باد و مه و خورشید برای تو هستند، تو انسان و بشر هستی و مال برایت ابدیت نمی‌آورد، و فردای قیامت بایستی جواب باید بدهید

 روایت داریم حضرت دو درهم به دو نفر داد برای خرج کردن روز دیگر یک اجاق درست کرد و آن را داغ کرد و از آنها خواست روی اجاق داغ بروند و بگویند یک درهم را چکار کرده اند.

باید حساب پس بدهیم، «مالکیت آزاد است ولی مصرف آزاد نیست»که هر چه می‌خواهیم مصرف کنیم. عمرمانند یخ در حال آب شدن است. «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُم» توبه/111


  خداوند که نیاز به عبادت و عمل ما ندارد، همه مردم نماز بخوانند یا نه تاثیری ندارد مثل اینکه همه مردم رو به خورشید یا پشت به خورشید خانه بسازند به حال خورشید فرقی ندارد، ما نیاز به اکسیژن داریم نه او به ما نیاز دارد!. به قارون می‌گفتند: «وَ أَحْسِنْ کَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْک» قصص/77 همین طور که خدا به تو داده تو هم بده. می‌گفت: «إِنَّما أُوتیتُهُ عَلى‏ عِلْمٍ عِنْدی» قصص/78 .خداوند اگر رزق یکی را بیشتر می‌دهد برای امتحان اوست.

نکات قرآنی
درخصوص انفاق قرآن نکاتی دارد:
کمک کن تا کمکت کنند!

کمک کنی کمک خواهی شد قرآن می فرماید: «فَأَمَّا مَنْ أَعْطى‏ وَ اتَّقى‏ وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى‏ فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرى‏» لیل/7-5 کسانیکه کمک کنند فقرا را مشکلات آنها را حل می‌کنیم و کسانی هم که کمک نمی‌کنند به زندگی آنها گیر می‌دهیم! خداوند چوب لای چرخ تان می‌گذارد. «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرى‏» آماده‌اش می‌کنیم برای اینکه کارهایش حل شود. «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرى‏» آماده‌اش می‌کنیم برای خطر. برخی مواقع خود فرد مقابل، عار و ننگ اش است که دستش را جلوی تو دراز کند، خودتان پیش قدم شوید. اگر نمی خواهید صدقه بدهید، قرض دهید، یکی از فایده‌ای قرض الحسنه آن است که در مقابل صاحب پول گردن خم نمی‌کند.

سوال: چه کار کنیم که خوش عاقبت(عاقبت به خیر) باشیم؟
ممکن است کسی عمری هم راجع به آن صحبت کند و بد عاقبت شود. چون حضرت یعقوب هم به بچه هایش می‌گفت: «وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» آل عمران/102، «تَوَفَّنی‏ مُسْلِماً» یوسف/101. با دین بمیریم. چه کار کنیم با دین بمیریم و بی دین نمیریم.
جواب: روایت داریم هر کس می‌خواهد عاقبتش به خیر باشد مشکل مسلمانها را حل کند «إِنَّ خَوَاتِیمَ أَعْمَالِکُمْ قَضَاءُ حَوَائِجِ إِخْوَانِکُمْ»3 اگر می‌خواهید خوش عاقبت بمیرید مشکل مسلمانها را حل کنید. نمی‌شود بهترین زندگی را کرد و بگویی خدایا عاقبتم را به خیر کن اما در نزدیگی شما مردم گرسنه هستند.
 
اگر کسی کمک کند، لغزشهایش روز قیامت بخشوده می‌شود و به بهشت می‌رود. «لَأُکَفِّرَنَّ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ» مائده/12.

پیامبر(ص) فرمودند: «مَنْ قَضَى حَاجَةً لِأَخِیهِ کُنْتُ وَاقِفاً عِنْدَ مِیزَانِهِ فَإِنْ رَجَحَ وَ إِلَّا شَفَعْتُ لَهُ»4اگر کسی امت مرا کمک کند او را شفاعت می‌کنم. مشکل را حل کنید، پیامبرصلی الله علیه و آله مشکل شما را حل می‌کند.

چند نکته درباره احسان و انفاق:
درباره احسان و انفاق که به عنوان مصداق بارز احسان است چند نکته لازم است بیان شود و مورد تأکید قرار بگیرد:
الف: سرعت «فَاسْتَبِقُوا» بقره/148، حالا باشد بعد نه، هر تچه زودتر بهتر. و در جایی دیگر قرآن دارد که می فرماید: «یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ» آل عمران/114. تند و زود.
امام صادق می‌فرمود من که هر وقت فقیری می‌بینم به سوی او می دوم برای کمک کردن. چون می‌ترسم خداوند مشکلش را حل کند و من از اجر محروم شوم.

امام صادق(ع) فرمود: «إِنَّهُ لَیَعْرِضُ لِی صَاحِبُ الْحَاجَةِ فَأُبَادِرُ إِلَى قَضَائِهَا مَخَافَةَ أَنْ یَسْتَغْنِیَ عَنْهَا صَاحِبُهَا»5 نگران هستم که اگر عجله نکنم این اجر از دستم برود.
ب: مخفیانه باشد. قرآن می‌گوید: نجوا کردن کار صحیحی نیست الاّ. «لا خَیْرَ فی‏ کَثیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلاَّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَیْنَ النَّاسِ» نساء/114. ولی کمک خواستید بکنید مخفیانه باشد و دمه  گوشی بگوئید که به چه کسی کمک کنیم.
ج: آنچه را دوست دارید بدهید.
 
قران می فرماید: «وَ آتَى الْمالَ عَلى‏ حُبِّهِ» بقره/177. آنچه که خود دوست داری بده. حب یعنی محبت.
د: آبرومندان و فقیر شده گان در راه دین در الویت قرار دارند. قرآن می فرماید: به افرادی کمک کنید که «یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ» بقره/273. فقرائی که صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشته و در راه دین فقیر شده اند. «أُحْصِرُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ» بقره/273 برای اینکه در راه دین رفته اند، فقیر شده، من رفته‌ام مطالعه کنم بی پول شده‌ام البته من بی پول نشده ام. یک طلبه که دنبال علم رفته است یا رزمنده ای که به جبهه رفته الان بی پول شده است این عدم استطاعت مالی به خاطر اطاعت امر الهی است«أُحْصِرُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ».
هـ: به قدر حاجتش بدهیم. مشکلش رفع شود به اندازه حاجتش رفع گردد. آنها هم که پول ندارند بازبان کمک کند «وَ لا یَحُضُّ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْکینِ» حاقه/34. با زبانت به دیگران کمک کن. یحض با زبانت تشویق کن. و یک آیه هم در این خصوص داریم که یحضون می فرماید: ما که پول نداریم این مال پولدارهاست، از کوچکترین چیزهایی که داریم در راه خدا هزینه کنیم، حضرت امیر المومین(ع) در نماز انگشترش را به فقیر داد، نگذاشتند نمازشان تمام شود. روایت داریم که حرکت کنید برای حل مشکل و اگر نشد شما ثوابش را دارید و اجرش را. «قُضِیَتْ أَوْ لَمْ تُقْضَ»6. می‌گوید خودم هم گرسنه ام(احتیاج دارم) حضرت موسی(ع) نیز گرسنه بود ولی دید دخترانرچوپان شعیب  کنار ایستاده‌اند علت را پرسید گفت مردها هستند ما برویم جلو تنه به تنه مردها می‌خورد، آنها بروند ما بزغاله‌ها را آب بدهیم، بزغاله‌ها را گرفت و آب داد، و داد به آنها رفتند منزل، بعد فرمود: خدایا می‌دانی من گرسنه هستم، موسی تحت تعقیب بود، فراری و گرسنه بود ولی کمک کرد. حتی در حال اعتکاف. می‌دانید که یکی از عبادتها، اعتکاف است سه روز می‌روند مسجد بیرون نمی‌آیند مگر برای دستشویی و وضو، مطالعه، درس، عبادت، ذکر، ورد و روزه می‌گیرند. و اگر کسی از مسجد بیرون‌اید باطل می‌شود. مثل آدمی که ده دقیقه به آخر روز مانده افطار کند روزه‌اش باطل می‌شود گر چه چند دقیقه مانده باشد یکی به امام حسن(ع) مراجعه کرد مقداری به آخر اعتکاف مانده گفتند چند دقیقه صبر کنید اعتکاف تمام می‌شود فرمود: حاضرم اعتکافم از بین برود ولی مشکل یه مسلمان حل شود. فردی با امام صادق(ع) طواف می‌کرد فردی برای حاجتی او را صدا زد و علامت داد حضرت فرمود: جواب او را نمی‌دهی به امام گفت: دارم طواف می‌کنم حضرت فرمود بشکن طوافت را.
از موارد فوق ضرورت توجه به مقولاتی تربیتی و توجه به جنبه های انسانی و اجتماعی در اسلام الویت و ضرورت اصلی و ضامن حفظ و قوام اجتماع است. و تکاثر و تجمیع ثروت و بی توجهی به الزامات اجتماعی توزیع ثروت در جامعه زمینه اضمحلال و تباهی جامعه را ایجاد می نماید.


پینوشت:
* بر گرفته از سخنرانی حجة الاسلام قرائتی در برنامه درسهایی از قرآن به تاریخ پخش13/12/1377


منابع

قرآن کریم
تفسیرالقمی، ج‏1، ص‏52

 بحارالأنوار، ج‏72، ص‏379. عوالی‏اللآلی، ج‏1، ص‏374
أمالی طوسی، ص‏644
 کافی، ج‏2، ص‏195
 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.