قرض عبارت است از تملیک کردن مالی به دیگری به این شکل که پرداختن عین آن مال، یا مثل آن و یا قیمت آن بر عهده او باشد1. قرض بر دو قسم است: مدت دار؛ یعنی هنگام قرض دادن مشخص شده است که قرض گیرنده چه موقع بدهی را بپردازد. قسم دیگر، قرض بدون مدت است که زمان پرداخت در آن مشخص نشده است.
آنچه در اهمیت آن می توان گفت، قرض دادن به فرد با ایمان یکی از مستحبات مؤکد است، به خصوص به کسانی که احتیاج دارند. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: کسی که به برادر مسلمان خود قرض دهد، در برابر هر درهمی که قرض داده، هم وزن کوه احد، حسنات خواهد داشت و اگر برای وصول آن مدارا به خرج دهد، از پل صراط همچون برق جهنده بدون حساب و عذاب خواهد گذشت و کسی که برادر مسلمانش از وضع خودش پیش او شکایت برد و به او قرض ندهد، خداوند در روزی که نیکوکاران را پاداش میدهد، او را از بهشت محروم خواهد ساخت2.
حضرت امام خمینی قدس سره درباره قرضالحسنه بیان می دارندکه قرضالحسنه از اعمال بسیار خوب است و بهتر از (انفاق و) همین طور پول دادن است!، شاید یکی از نکتههایش این باشد که قرضالحسنه فعالیت به دنبال دارد و پول دادن مجّانی شاید گدا درست کردن باشد، کسی که قرض میکند، به فعالیت میافتد تا در وقت خودش بتواند قرضش را ادا کند و با مازادی که پیدا کرده به کار خود ادامه دهد، ولی آن کس که کنار کوچه نشسته و از مردم چیز میخواهد، هیچ وقت در فکر این نیست که کاری بکند؛ برای این که دیگر کسی نمیتواند از او مطالبه کند.
مبادا آن بیچارهای که آمده قرض بگیرد با تلخی با او روبرو شوید، این خیلی اهمیت دارد. ممکن است یک نفر قرضالحسنه بدهد، امّا با ترشرویی قلب قرض گیرنده را آزرده کند و این قلب محل تجلّی خداست3.
در قرآن کریم، هفت بار سخن از قرض(قرض الحسنه) به میان آمده و با آن تأکید شده است. در هر جا که کلمه «قرض» آمده به دنبال آن کلمه «حَسناً» نیز آمده است، که از یک جهت شیوه اعطای آن است که از هر نظر نیکو باشد.
إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً یُضاعِفْهُ لَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ (آیه 17، سوره تغابن)
اگر به خدا قرض الحسنه دهید، آن را برای شما مضاغف می سازد و شما را می بخشد و خداوند شکر کننده و بردبار است.
در این آیه به چند نکته در ارزش قرض دادن اشاره شده؛ نخست اینکه: قرض دادن به مؤمنان، قرض دادن به خداست و مورد پذیرش حق است.دوم اینکه: قرض دادن موجب افزایش نعمت به چندین برابر مقدار قرض می گردد. سوم اینکه: موجب آمرزش گناهان از سوی خدا می شود. چهارم اینکه: خداوند از قرض دهنده تشکر می کند، یعنی آن را به نیکی می پذیرد و با پاداش های دنیوی و اخروی جبران می نماید.
خاندان رسالت علیهم السلام در گفتار و رفتارشان به قرض الحسنه اهمیّت فراوان می دادند و خود در این راه پیشقدم می شدند و پیروانشان را با تأکیدهای بسیار به این امر مقدّس دستور می دادند.
در کتاب وسائل الشّیعه که از منابع فقه شیعه است و محور استنباط و اجتهاد مجتهدان تشیّع می باشد، در جلد سیزده، 134 روایت در «ابواب الدَّیْن» درباره قرض و پاداش و احکام آن ذکر شده است.
چند نمونه از گفتار ایشان در پاداش قرض دادن در اینجا به عنوان نمونه، نظر شما را از میان دهها روایت به ذکر چند روایت در مورد پاداش قرض دادن جلب می کنیم:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:
مَنْ اقْرَضَ مُؤْمِناً قَرْضاً یَنْتَظِرُ بِهِ مَیْسُورَهُ کانَ مالُهُ فِى زَکاةٍ وَ کانَ هُوَ فِى صَلاةٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ حَتّى یُؤدِّیَهُ الَیْهِ4
هر کس به مؤمنى قرضالحسنه بدهد و انتظار کشد تا قرض گیرنده فراخى یابد. آن مال ثواب زکات خواهد داشت و قرض دهنده مورد توجّه و درود فرشتگان باشد تا قرض گیرنده آن را ادا نماید.
حضرت صادق علیه السلام فرمود:
ما مِنْ مُسْلِمٍ أقْرَضَ مُسْلِماً قَرْضاً یُرِیدُ بِهِ وَجْهَ اللَّهِ إِلَّا حَسِبَ اللَّهُ لَهُ أَجْرُهُ بِحِسابِ الصَدَقَةِ حَتّى یَرْجِعَ إِلَیه5
هیچ مسلمانى نباشد که به مسلمان دیگرى قرضالحسنه بدهد جز آن که خداوند هر روز ثواب صدقه دادن آن را به حساب وى ثبت کند تا زمانى که آن مال به او بازگردد.
روابط برادرانه و از باب خیر و احسان یکی از شاخصه های جامعه اسلامی است، و این رفتار صحیح اقتصادی در گذشتن از نفع شخصی خودخواهانه و پرداختن به منافع اجتماعی است. چرا که جامعه عرصه تحقق رفتارهای فردی است و آنچه که در رفتار فرد فرد ما ظهور و تجلی پیدا می کند، هنجار و رویه اجتماعی می گردد و همگان از لذت مادی و معنوی عمل به دستورات اسلام منتفع گردند.
اما نکته مهمی که بایستی به آن توجه نمود اعطای قرض در ابتدا بایستی میان آشنایان و نزدیکان صورت بگیرد و همچنین آن فرد قرض گیرنده دارای صفت ایمان باشد. در این خصوص لازم است قرض دهنده و قرض گیرنده دارای یک سری شرایط و خصوصیات گردند و هر یک تلاش نماید که وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهند که در ادامه به مبحث مقترض و مقرض (قرض دهنده و قرض گیرنده) خواهیم پرداخت.
منابع:
1. قرآن کریم
2. تحریر الوسیلة ج۱، ص۶۵۱.
3.تحریر الوسیلة ج۱، ص۶۵۲.
4. رساله نوین ج۲، ص۲۴۷.
5. بحار الأنوار: 100/ 139، باب 1، حدیث 4؛ ثواب الأعمال: 138.
6. بحار الأنوار: 100/ 139، باب 1، حدیث 6؛ ثواب الاعمال: 138.
- ۹۳/۰۹/۱۷