در نگاه اول به نظر می رسد این یک اظهار نظر اقتصادی و کارشناسی است که از تفاوت دیدگاه ها ناشی می شود و وجود آن هیچ ایرادی ندارد. اما مساله به اینجا ختم نمی شود و نتایج حاصل از این دیدگاه چالش برانگیز خواهد بود.
حامیان این دیدگاه هر گونه محدودیت در راه ارتباط با سیستم جهانی اقتصاد را نفی می کنند و آن را برنمی تابند و با اولویت قرار دادن اقتصاد حوزه های دیگر را به عنوان تابعی از اقتصاد در نظر می گیرند که باید خود را هماهنگ کنند.
نتیجه پیدا و پنهان این دیدگاه مخالفت با اقتصاد مقاومتی به عنوان راهبرد نظام جمهوری اسلامی ایران است و این عده بدون آن که غالبا نامی از اقتصاد مقاومتی ببرند در لفافه آن را اقتصادی ریاضتی معرفی می کنند که مانع از رشد می شود و عامل بسیاری از مشکلات و ناکامی های اقتصادی از جمله تورم و رکود اقتصادی است.
مشکل آنجا است که این دیدگاه اشتباه و خطرناک با حجم گسترده ای تبلیغ و ترویج می شود و ممکن است این مغالطه را در نظر مخاطبان غیر متخصص جا بیاندازد که اقتصاد مقاومتی عامل اصلی همه کاستی ها و ضعف ها و مشکلات امروز اقتصاد ما است و اگر ما دست از مقاومت برداریم و با جریان غالب اقتصاد جهانی همسو شویم تمام این کاستی ها رفع خواهند شد.
در پاسخ به این دیدگاه چند نکته وجود دارد که توجه به آن ها ضروری است:
نخست آنکه امروز با تغییر ماهیت جنگ ها و تخاصم ها از نظامی به فرهنگی و اقتصادی در واقع اقتصاد به کارزاری برای اعمال فشار و نفوذ کشورهای قدرتمند در کشورهای ضعیف تر تبدیل شده است و کشورهای تاثیرگذار دنیا تلاش می کنند دیگران را در این حوزه ها به خود وابسته کنند تا در میدان سیاست به عنوان اهرم فشار بکار برند. به عبارت دیگر سلاح های جنگی غالب امروز دیگر تفنگ و گلوله نیست بلکه به یک معنا سلاح اصلی مورد استفاده در تخاصم ها هژمونی فرهنگی و فشار اقتصادی است.
دقیقا در مواجه و مقابله غرب با جمهوری اسلامی ایران نیز این خط مشی به وضوح دیده می شود. غرب به رهبری آمریکا پس از ساز استقلال انقلاب اسلامی ابتدا تلاش کردند با تهاجم فرهنگی اهداف و ارزشهای جامعه را به انحراف بکشانند و پس از ناکامی آن ها و قدرت روز افزون جمهوری اسلامی ایران با فشار و محاصره اقتصادی به زعم خودشان، رو در روی ما ایستادند.
خود این کشورها برخلاف تبلیغات هر روزه شان مبنی بر تعامل و وابستگی اقتصادی به عنوان یگانه راه پیشرفت و توسعه در زمینه های استراتژیک و حیاتی حتی با هزینه های چند برابری استقلال شان را حفظ می کنند تا اسیر دامی که برای دیگران پهن کرده اند نشوند.
نکته دیگر اینکه این نشریات به اشتباه عوارض سیاست های اقتصاد ریاضتی را بر اقتصاد مقاومتی بار می کنند. چهار رکن اقتصاد ریاضتی، کسری بودجه دولت، تورم، کمبود کالا و بیکاری است در حالی که کاهش کسری بودجه دولت با افزایش درآمدهای مالیاتی، افزایش تولید و کاهش تورم و در مجموع اشتغالزایی ارکان اصلی اقتصاد مقاومتی هستند.
اقتصاد مقاومتی یک راهبرد دفاعی و موقتی نیست که مانند برخی کشورهای اروپایی درگیر بحران اقتصادی وضع شده باشد و پس از بهبود اوضاع منتفی گردد. رویکرد اقتصاد مقاومتی رویکردی توسعه گرا و پیشرفت محور است و اصلا یک سیاست مقطهی نیست بلکه راهبرد کلی نظام جمهوری اسلامی است و هیچ ارتباطی به وجود یا عدم وجود تحریم ها ندارد.
اقتصاد مقاومتی بر نقاطی دست می گذارد که هر عقل سلیمی بر تقویت و استقلال در آن ها تاکید می کند و تحقق آن نه تنها ما دچار رکود و تورم نخواهیم بود بلکه به چنان جایگاهی دست می یابیم که عوامل و تهدیدات بیرونی نیز توان تاثیرگذاری و بحران آفرینی در کشور ما را نخواهند داشت.
در واقع کسانی که اقتصاد مقاومتی را با اقتصاد ریاضتی یکسان می پندارند و آن را مشکل کشور می دانند از دو حالت خارج نیست. یا از روی نا آگاهی با مسائل کلان اقتصادی و روابط بین الملل این موضع را می گیرند که نیاز به اطلاع رسانی و آگاهی بخشی رسانه ها دارد و یا افرادی هستند که به عوارض دیدگاه هایشان واقف هستند و با غرض به منظور انحراف مسیر کشور از استقال و خودکفایی و پایبندی بر ارزش ها چنین رویکردی را اتخاذ می کنند.
ارتباط دارد.
اقتصاد مقاومتی تورم و رکود را حل میکند
فکر میکنم منظور شما این بود که رکود و تورم نتیجه اقتصاد مقاومتی نیست.
تیتر را اصلاح بفرمائید.